شنود اشباح دريايى.
مرزبانان شجاع كشور، ملوانهاى آمريكايى را كه قصد داشتند با ورود به آ بهاى مرزى ما را تست كنند، بازداشت كردند.
در سا ل 1386 در زمان دولت جناب احمد ىنژاد ملوا نهاى انگليسى وارد مرز آبى كشورمان شدند كه بلافاصله توقيف و
بعد از كلى تبليغات و نمايش در خيابان پاستور، كت و شلوار مجانى پوشيدند و با رئيس دولت وقت عكس يادگارى گرفتند
و آزاد شدند. بعد از آزاد شدن تفنگداران آمريكايى آن هم بدون تبليغات 9 سال قبل در حين بازگشت به منطقه خودشان با هم گف توگويى داشتند كه براى شما بازگو م ىكنيم.
فرمانده تفنگداران: در حاليكه مشغول پوشيدن لباس فرم نيروى دريايى آمريكاست به يكى از ملوانان میگويد: تو مطمئن
هستى اينجا همان كشورى است كه قبلا ملوانان انگليسى در آن بازداشت شدند؟
ملوان: بله، برادرم يكى از بازداشت شدگان سال 2007 ميلادى بود او برايم تعريف كرد بعد از بازداشت آنها را به تهران بردند و پذيرايى مفصلى شدند.
فرمانده: پس چرا اين بار با ما بدون تشريفات برخورد كردند و بسيار معمولى پذيرايى شديم؟
ملوان: میخواى بريم اعتراض كنيم و بگيم ديدار با رئيس جمهور و گرفتن كادو و كت و شلوار مجانى چى شد؟
فرمانده: يعنى تو ميگى ما دوباره به آ بهاى كشور ايران تجاوز كنيم؟
ملوان: من همين بيست و چند ساعت بازداشت براى تمام عمرم كفايت میكند به من گفته بودند نقشه كشور ايران مثل يك گربه است اما به نظرم اونا خيلى شير بودند.
فرمانده: من دارم به اين موضوع فكر میكنم كه موقع خروج از ديد يگا نهاى ايرانى گرفتار دزدان دريايى نشيم!
ملوان: يعنى ما تفنگداران يگان دريايى آمريكا آنقدر ذليل شديم كه بايد از دزدان دريايى آ بهاى آزاد بترسيم؟
فرمانده: وضعيت امروز ما مثل آدمهاى توخالى شده كه با آمپول بازو و سينه كلفت میكنن ما از ايرانیها معذرت
خواستيم مطمئن باش حالا خيلیها در صف هستند تا از اونا هم معذر تخواهى كنيم.
ملوان: ميدونى من احساس كردم به بدن يك شير دست زديم.
فرمانده: آره اين شير قدرت عضله اى نداشت ولى خيلى با وجود با ما برخورد كرد.
ملوان: من میگم براى اينكه خطر جديدى تهديدمان نكند با موتور خاموش و سكوت راديويى بقيه راه را ادامه بديم.
فرمانده: تو میخواى ما كه معذرت خواستيم خواهش هم بكنيم يك واحد از گشتیهاى همون شيرها ما رو تا جايى كه جونم در
خطر نباشه اسكورت كنند؟
ملوان: چه عرض كنم بهتره قربان يعنى ما End ترس هستيم.