دیروز و امروز تهران.
1- در يکي از خيابانهاي معروف شهر تهران کلهپزي وجود داشت، اگر چهار نفر با هم از در وارد ميشدند و هر چهار نفر دستور مشترکي داشتند يعني هر چهار نفر يک ظرف آبگوشت، يک جفت پاچه و يک جفت چشم سفارش ميدادند در موقع حساب پس دادن کلهپز از سه نفر مبلغ مساوي ميگرفت و از يک نفر ديگر پول بيشتري مطالبه ميکرد و در پاسخ به اعتراض او ميگفت: شما کنار «آکواريوم» نشسته بودي و بايد پول اضافه بدي. آن کلهپز اين روزها طباخياش تعطيل است فکر کنم کار جديدي پيدا کرده!
2- شعبان جعفري در کتاب خاطراتش ميگويد: يکي از درباريان من را خواست و گفت: قرار است شاه عربستان سعودي به ايران بيايد بروبچهها را جمع کن و شلوغش کن من با بچهها صحبت کردم و گفتم: بايد يک کار جديدي بکنيم، ما قبلا براي مهمانان شاه، گوسفند، گوساله و گاو کشتهايم براي پادشاه عربستان بايد شتر قرباني کنيم و بچهها رفتند و شتر تهيه کردند و در ميدان 24 اسفند آن را تزئين کرديم و منتظر ورود کاروان دربار و شاه عربستان بوديم... .
3- در سريال هزاردستان، زنده يادعلي حاتمي شعبان استخوني را کنار ابوالفتح نماينده کميته مجازات ميگذارد، بعد از چندي ابوالفتح، شعبان استخوني را اجير ميکند براي ترور در انجمن مجازات، براي همين شعبان نونوار ميشود و ابتدا به سراغ سردسته اوباش زمانه خود ميرود و او را کشته و خودش جاي او را ميگيرد و با دارودسته خود ميداندار مجازاتهاي انجمن مجازات ميشود و عاقبت ابوالفتح و ديگران را مجازات ميکند، شعبان با شصت پايش فکر ميکرد و با کله چند مني بر سنگ ميکوبيد، لباس سرتا پا مشکي و پيراهن سفيد ميپوشيد و کلاه مخصوص آن دوران را بر سر ميگذاشت و هميشه با خنجر در پهلو حرکت ميکرد.
- جماعتي ديگر از اين افراد چند دهه بعد از دوران انجمن مجازات با کلاه مخملي کت و شلوار مشکي و پيراهن سفيد و کفش پاشنه تخممرغي و دستمال ابريشمي دور گردن يا پيچيده در دست به سرکردگي «حيدر خوش مرام»در تعزيه گرداني سريال شب دهم ديده شدند و ميداندار جايگاه کلاه مخمليهاي واقعي بودند.
-تبار ديگري از اين طبقه اجتماعي با کلاه مخملي به پيش قراولي شخصي به نام «يدي نجات» با شعار نجات دادن به ياري اجنبيهاي سريال مدار صفر درجه شتافتند و خون خيلي از انسانهاي خوب زمانه خود را بر زمين ريختند.
- مردمي ديگر از اين قماش کلاه مخملي با همدستي شخصي به نام «حسن آقا حسيني قشنگه» در سريال در چشم باد به ياري وطن پرستان آن سريال رفتند و مقبول شدند.
- در همايش انتخاباتي هفتم اسفند امسال ته مانده جماعت کلاه مخملي شهر تهران که تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست نميرسد با همان تيپ سنتي به ياري کانديداهاي اصولگرايان سنتي درآمدند تا شايد آراي صندوقهاي راي آنها افزايش يابد و چقدر اين جماعت با معرفت! با آن اصولگرايان حاضر در همايش به هم ميآمدند، به قول بچههاي تهرون انگ هم بودند. دروتخته به هم چفت و بست داشت و همه چيزشان به همه چيزشان ميآمد انشاءالله با هم عاقبت بخير شوند و وقار پيري را به يک لحظه سبک سري جواني نفروشند.
چون مردم خوب ميفهمند کت تن کيه!