شمشیربازان المپیکی ایران در کافه خبر/هیچ کس در دنیا دوست نداشت ایران بین برترینها باشد
مهري رنجبر- مرتضي رضايي - خبرگزاری خبرآنلاین؛ چراغ خاموش رفتند، چراغ خاموش مسابقه دادند و چراغ خاموش هم سهميه المپيك را گرفتند. در شرايطي كه همه فكرشان به سهميههاي كشتي، وزنهبرداري، تكواندو و... بود مجتبي عابديني و علي پاكدامن شمشير را براي رقيبانشان از رو بستند و با شكست دادن ابرقدرتهاي جهان مثل آمريكا و فرانسه خيلي چيزها را به خيليها ثابت كردند. حالا بليت ريو در جيب عابديني و پاكدامن است و آنها كه خيلي هم كمتوقع هستند يك خواسته از مسئولان ورزش كشور دارند؛ اينكه حمايت شوند. توقع آنها اين نيست كه مثل فوتبال، واليبال يا بسكتبال به آنها توجه شود اما حالا كه المپيكي هستند حداقل نبايد از ساير رشتهها چيزي كم داشته باشند. عابديني و پاكدامن شمشير به دست، آماده هستند و ميخواهند همانطور كه چراغ خاموش سهميه المپيك را كسب كردند، در ريو روي سكو بروند. اتفاقي كه سخت اما شدني است.
* اين روزها چه خبر است؟ شما در شمشيربازي دنيا كولاك كرديد.
عابديني: قصه مال حالا نيست. ما از سه سال پيش تمرينات خوبي را شروع كرديم تا به حال. هم بدنسازي و هم تاكتيك و تكنيك شمشيربازي. بعد از دو سال نتيجه گرفتيم. هدف ما سهميه المپيك بود و مدال جهاني. سهميه المپيك گرفتيم و قرار بود به گفته پيمان فخري، سرمربي تيم، مدال هم بگيريم كه چهارم شديم. مقامي كه كمتر از مدال جهاني نيست. خدا را شكر به هر دو هدف رسيديم. در تمرينات خيلي فشار تحمل كرديم. ما مدام در اردو بوديم. شايد در 12 ماه قبل در مجموع 2 ماه ايران بوديم و 10 ماه در اردو و مسابقه بوديم. دوري از خانواده و استرس و فشار مسابقات براي دو سهميه و مدال خيلي اذيت كرد اما خدا را شكر سربلند بيرون آمديم.
* پيمان فخري ميگفت من به دكتر باقرزاده گفتم كه چراغ خاموش ميرويم مدال بگيريم. چه اتفاقي افتاد كه نشد؟
عابديني: ما يك سال است كه چراغ خاموش ميرويم. صحبتها و نامهنگاريهاي زيادي در رشتههاي مختلف هست كه فدراسيونها با وزير دارند اما ما يك سال است بيسروصدا مسابقه ميرويم و كسي ما را نميبيند. ما براي طلا رفته بوديم. آقاي فخري گفته بود مدال. اما بعد از برد فرانسه كسي فكرش را نميكرد ما ببريم. يك روز مانده به بازي با آمريكا همه آمده بودند. وقتي به اين باور رسيديم ميگفتيم بهتر بازي ميكنيم. مسئله خاصي نبود. البته ناداوري چندبرابر بقيه رشتهها در شمشيربازي وجود دارد. داور خيلي ميتواند در ضربات دست ببرد. بچهها با همه توان مبارزه كردند اما داور هم اذيت كرد. ما يك سال تمام فصل خوبي شروع كرديم. البته كمي هم خستگي تأثيرگذار بود.
* قبول داريد كه هنوز هم خيليها توقعشان بالاست. حرفهايي ميزنند كه... مثلاً از امكانات استفاده ميكنند، اين همه هزينه ميشود. پاداشها و...
علي پاكدامن: ما مگر از پول بدمان ميآيد؟ واليباليستها و فوتباليستها پول ميگيرند، حواله ماشين ميگيرند اما ما چطور؟
مجتبي عابديني: علي حرفهاي خوبي زد. خيلي دوست دارم فرانسه و آمريكايي كه شكستشان داديم بيايند در ايران و ببينند ما در چه جايي تمرين ميكنيم. اگر بيايند و ببينند علي و مجتبي در يك سالن متروكه تمرين ميكنند باور كنيد خودكشي ميكنند. فكر ميكنم كودتا شود. يك چيزي به شما بگويم؛ ما جنگ نابرابر ميكنيم. خيلي سخت است. ما مثلاً حرفهاي ورزش ميكنيم و بايد زن و بچهمان را تأمين كنيم. در يك سال اخير فقط 9 ماه در ايران بوديم. واقعاً سختي دارد. وقتي هم كه به ايران ميآييم بايد براي خانوادهمان وقت بگذاريم. اگر قرار باشد بچه را ببريد بيرون بايد انرژي داشته باشيد.
علي پاكدامن: يك چيزي درباره فوتبال، واليبال و بسكتبال بگويم؟ نوشجانشان هرچه پول ميگيرند. من هم افتخار ميكنم. اصلاً هم نميگويم كه نبايد به آنها رسيدگي كرد. حرف ما اين است كه بايد اين توازن برقرار باشد. نه رومي روم و نه زنگي زنگ. بچههاي رشتههاي ديگر خوب بلد هستند حرف بزنند و حقشان را بگيرند. تنها مديري كه من ديدم حرف و عملش يكي است دادكان بود. او اين مدلي كار نميكند اما بقيه ميآيند فقط حرف ميزنند. فوتبال و واليبال درآمد خودشان را دارند اما شمشيربازي بايد حمايت شود. اين ورزش رشتهاي است كه پوشش مناسبي دارد و بانوان هم ميتوانند به راحتي در آن شركت كنند. باور كنيد اگر به شمشيربازي بها بدهند تعداد سهميههاي ايران در المپيك 20 تا اضافه ميشود.
* الان وزارت ورزش حقوق شما را پرداخت ميكند؟
عابديني: بله، فروردينماه را هم پرداخت كردهاند. باز جاي شكرش باقي است كه اين حقوق دو ميليوني را ميدهند اما ما المپيكي هستيم و بايد قراردادهايمان از رشتهاي كه پانزدهم آسيا هم نيست كمتر باشد؟ آنها سالي 100 ميليون تومان ميگيرند و قرارداد سالانه ما 13 ميليون تومان است.
پاكدامن: قرارداد من كه 9 ميليون تومان است. ما اين همه مدال آسيايي داريم اما... شما بياييد سالن ما را ببينيد. ما يك سالن داشتيم كه آن را در اختيار فدراسيون كشتي قرار دادهاند. اصلاً آن سالن براي مسابقات است نه تمرين كردن كشتيگيرها. خودمان بيسالن ماندهايم. قبول داريم كه كشتي ورزش اول كشور است اما خب بروند براي ورزش اول ايران يك سالن خوب درست كنند. اگر آن سالن را به ما بدهند سالي 5 تا مسابقه بينالمللي در آن برگزار ميكنيم.
عابديني: ما از همه تشكر ميكنيم؛ از گودرزي و... همين كه ماهي دو ميليون تومان را ميدهند جاي شكرش باقي است. باور كنيد ما توقع زيادي نداريم. منِ عابديني 17 سال است دارم در اين رشته فعاليت ميكنم اما هيچ تغييري در شمشير بازي ايجاد نشده است.
يك شمشيرباز اگر فكر آزاد نداشته باشد هيچ چيز ندارد. اگر بهترين بدنسازيها را هم كرده باشيد و فكرتان آزاد نباشد هيچ فايدهاي ندارد. روز مسابقه فكرت خراب باشد هيچ چيزي نيستي.
*مثل اينكه پيمان فخري هم بارها به اين مشكلات اشاره كرده است.
من بايد از پيمان، مربيمان، هم تشكر كنم كه از اين 17 سال 7 سالش مربيام بوده است. پيمان اين شرايط ما را به خوبي درك ميكند. او سالها براي بالا بردن پرچم ايران جنگيده است و وقتي مشكلات را ميبيند غصه ميخورد.
ما دوست داريم وقتي به مسابقهاي ميرويم خيالمان در ايران راحت باشد. توقع ما همين است. قبلاً گلايهمان اين بود كه چرا رسانهها و تلويزيون به شمشيربازي بها نميدهند اما حالا خيلي خوب شده است. اگر پخش مستقيم داشته باشيم بازتاب خوبي بين مردم دارد. نميخواهيم مثل فوتبال باشيم اما در حد هندبال كه ميتوانند به ما بها بدهند.
* حالا پشيمان نيستيد كه چرا به رشتهاي آمدهايد كه هيچ...
عابديني: اصلاً. حتي اگر به عقب برگردم باز هم شمشيرباز ميشوم. در خانواده ما اول پسر داييام شمشيربازي ميكرد. باور كنيد از همان زماني كه شمشيربازي را شروع كرديم داريم ناله ميكنيم تا همين الان. حالا باز از زماني كه باقرزاده آمده اوضاع كمي بهتر شده است. يك آب باريكهاي هست كه بچهها راحت باشند. البته باقرزاده هم تا يك حدي ميتواند كمك كند اما زندگي روزمره امروزي كاملاً متفاوت با 10 سال پيش است.
پاكدامن: من برادرم مشوق اصليام بود براي اينكه شمشيرباز شوم. درباره باقرزاده هم بايد بگويم كه ايشان فقط يك چيز به ما گفتند؛ اينكه تمام تلاششان را كردهاند تا آب در دل ما تكان نخورد.
* بودجه فدراسيون شما كم است اما هيچ سفري تا به حال لغو نشده و تمام اردوها برگزار شده است. مثلاً در فدراسيون تيراندازي كه رئيس آن نماينده مجلس است هميشه از اين مشكلات وجود دارد.
پاكدامن: اين كارهاي دكتر خيلي خوب است. حمايتهاي ايشان واقعاً يكي از دلايل پيشرفت شمشيربازي بوده است. ايشان حتي با ما سفر هم نميآيند. انگيزه را در ما نگه داشتهاند تا بتوانيم بهتر تمرين كنيم. تا بتوانيم مدال بگيريم. يك چيزي به شما بگويم؛ من خودم هرگز فكرش را نميكردم كه روزي برسد كه شمشيربازي اين همه پيشرفت كند و ما به عنوان مليپوشاني كه سهميه المپيك گرفتهاند با خبرورزشي مصاحبه كنيم. جا دارد از همين جا از پيمان فخري تشكر ويژهاي بكنم. خيليها ميگويند تشكر نكن اما بايد بگويم كه اول از خدا كه شمشيربازي را جلوي راه من قرار داد و بعد هم از پيمان فخري و البته مجتبي تشكر ميكنم. در شمشيربازي خيلي چيز از اين دوستان ياد گرفتم.
* آمريكا تيم يك جهان است. فكر نميكنيد دليل شكست آنها اين بود كه شما را دستكم گرفته بودند؟
عابديني: ما سال قبل آمريكا را در لهستان برده بوديم. آنها با تمام قوا آمده بودند. ما هم رده هفتم رنكينگ دنيا هستيم. اين روزها خيلي خوب شدهايم. دوست داريم كل مردم ايران اين را بدانند كه جايگاه شمشيربازي ايران در دنيا كجاست. البته بعضي از مردم ميدانند و نگاهها خيلي تغيير كرده است. بيشتر حرف من با مسئولان است كه بايد اين جايگاه را درك كنند.
درباره آمريكا هم بايد بگويم كه آنها قوي هستند. بهترين ارنج را داشتند و بهترين بازيها را انجام داده بودند. 40-45 نتيجه خيلي نزديكي است اما ما خيلي باقدرت بازي كرديم. اگر بازي ما را نشان ميدادند و مردم ميديدند داستان خيلي فرق ميكرد. مردم ميديدند كه براي شكست دادن آمريكا هرچه در توان داشتيم گذاشتيم. اينقدر در آن بازي داد زده بودم كه گلويم گرفت. اشكالي ندارد، به خاطر ايران هر كاري ميكنم. آنها ترسيده بودند. مربي ايتاليايي كه در آرژانتين فعاليت ميكند ميگفت كه دنيا از شمشيربازي ايران ميترسد.
پاكدامن: ما بردهايمان را با قدرت شروع كرديم. ضرباتي ميزديم كه مثل لايي زدن در فوتبال است. دروازه خالي نميزديم. ضرباتمان مردانه بود. من خودم ميگويم كه مجتبي قوي ميبرد. خودم در يكي، دو بازي باختم اما اختلافم يكي، دو امتياز بود. هيچكس ديگر در دنيا ايران را دستكم نميگيرد. اگر تا قبل از اين بوده ديگر اينطور نيست. اگر ميخواستند ما را دستكم بگيرند درخواست نميدادند كه با ما اردوي مشترك برگزار كنند.
عابديني: تمام تيمهاي دنيا پيگير اين هستند كه مثلاً در فلان اردو ايران ميآيد يا نه. اين اتفاق براي ما خيلي خوب است و باعث غرور ميشود.
* سهميه المپيك را هم به سختي گرفتيد.
عابديني: ما بايد با 300 نفر براي كسب سهميه ميجنگيديم. در ابتدا دنبال يك سهميه آن هم از رنكينگ بوديم اما در مسابقات آنقدر خوب بوديم كه براي دومين سهميه هدفگذاري كرديم. فشار زيادي روي ما بود. بايد بين تيمهاي اروپايي و آمريكايي ميجنگيديم. بدون هيچ چيزي، باناداوري و... بايد حقمان را ميگرفتيم تا بين 14 نفر قرار بگيريم. تمام دنيا نميخواست ايران در بين برترينها باشد. آنها همه تلاششان را ميكردند تا يك تيم اروپايي سهميه بگيرد. اين باعث شده بود فشار زيادي روي ما باشد. ما در هر مسابقه با اين هدف ميرفتيم كه داريم به جنگ ميرويم.
* چه زماني متوجه شديد كه ميتوانيد دومين سهميه را هم بگيريد؟
عابديني: دي ماه در ايتاليا. وقتي سهميه خودم اوكي شد پيشبيني اين را كرديم كه 80 درصد ميتوانيم دومين سهميه را هم بگيريم. علي نفر اول آسياست و با نفر دومش 30 امتياز اختلاف دارد. در آن بازيها 80 درصد سهميه اوكي شده بود.
پاكدامن: سهميه المپيك خيلي چسبيد. اصلاً انقلابي به پا كرد. در مسابقه كسب سهميه، دلي جنگيدم و سهميه گرفتم. من هميشه از فخري و مجتبي به خاطر اين سهميهاي كه گرفتم تشكر ميكنم.
* المپيك نزديك است. خيليها روي مدال شمشيربازي حسابي باز نميكنند. چه اتفاقي بايد بيفتد كه بگوييم اين تعداد مدال براي شمشيربازان است؟
عابديني: مثلاً در كشتي كه ورزش اول كشور است واقعاً ميشود پيشبيني كرد؟ هيچكسي نميتواند پيشبيني كند. ورزش مثل يك سيب است كه هزار تا چرخ ميزند. هيچ چيزي مشخص نيست. بايد ببينيم كه در روز مسابقه من و پاكدامن در چه وضعيت روحي و رواني قرار داريم.
ما ميدانيم كه همه مردم ايران اين توقع را از ورزشكاران خودشان دارند تا در المپيك مدال بگيرند. خود ما هم دوست داريم كه اين اتفاق بيفتد.
پاكدامن: همه فكرم اين است كه مدال بگيرم. من خودم فقط به مدال آن هم از نوع طلايش فكر ميكنم. فكر كردن كه ايرادي ندارد.
عابديني: ما براي پرچم ايران ميجنگيم. اصلاً هم دوست نداريم وارد حاشيه شويم. دوست داريم به عنوان يك ورزشكار ملي خواسته مردم را برآورده كنيم. دلمان ميخواهد چراغ خاموش حركت كنيم تا در المپيك بهترين نتايج را بگيريم. ما كه خواسته زيادي نداريم اما اميدوارم همين خواستههاي كوچكمان برآورده شود.
پاكدامن: من تا به حال در المپيك حضور نداشتهام. هر ورزشكاري يك روز شروع ميكند و رؤيايش المپيكي شدن است. من هم دوست دارم نماينده شايستهاي براي كشورم باشم. دوست دارم خوب ديده شوم و هر كسي كه مسابقه ما را ميبيند خوشحال شود. دوست دارم آنقدر عملكردم خوب باشد كه همه بگويند كار بزرگي كرده است. دقيقاً مثل همان كاري كه بنا با كشتي فرنگي كرد.
* هنوز از شما به خاطر بازيهاي آسيايي و كسب سهميه المپيك تقدير نكردهاند؟
پاكدامن: بيمهري زياد ديدهايم. به خصوص از سمت آقاي گرشاسبي. فقط وعده و وعيد ميدهند. آقايان صبح كه از خواب بيدار ميشوند فقط به اين فكر ميكنند كه چه راهي پيدا كنند تا كمر شمشيربازي را بشكنند. رضا حداديان را در هيأت تهران بايد طلا گرفت. مثل اين مرد در ورزش كم داريم. او از جيب خودش هزينه ميكند تا بچههاي مردم شمشيرباز شوند.
عابديني: من تشكر كنم از مردم، مردم و مردم. آنها كه هميشه دعاگوي ما بودهاند؛ دوباره از پيمان فخري. واقعاً كلمه سرمربي براي او كم است. از پزشك تيم، روانشناس و البته همسرم كه واقعاً سختيهاي زيادي را به جان ميخرد. از دكتر باقرزاده كه واقعاً مرد است. ضمن اينكه يك چيز به شما بگويم؛ حداديان ما در شمشيربازي مثل هدايتي در فوتبال است.
پاكدامن: ميدانيد حرف زياد است براي زدن اما نميشود خيلي مسائل را بازگو كرد. من در تكميل حرفهاي مجتبي بايد از شهنازي و بقيه اعضاي كادر فني و همسرم هم تشكر كنم. ميدانيد ما ورزشكارها براي اينكه يك مدال بياوريم بايد سالها تمرين كنيم. بايد از كنار بودن با خانوادههايمان بزنيم تا به موفقيت برسيم. موقع موفقيت كه ميرسد شايد خيليها بگويند مگر چه كار كردهاند؟ اما واقعاً سختي ميكشيم.