قصه زندان.
مدتی که در زندان بودم ضد انقلاب شدهام!
این عین گفته بهزاد نبوی است و در چند روز گذشته در رسانهها آمده است.
انسانهای مثل ایشان مسیر میدان انقلاب به میدان آزادی را همیشه از جهت راست خیابان نمیروند و موقعیت برگشت از میدان آزادی به میدان انقلاب را از سمت چپ خیابان طی میکنند، در نتیجه با ایجاد ترافیک حادث شده حکم زندان میگیرند و با ماشین حمل ضد انقلاب به منطقه خوش آب و هوای اوین درکه میرسند و بعد از وارسی های مامورین و رد شدن از چند گیت تحویل زندان میشوند، بارها دیده شده است در پایان حکم زندان این مدل زندانیان به لنز دوربین نگاه کرده و برای یادگاری گفتهاند دیگر در حالت ضد نیستند و به حروفهای دیگری بیشتر شباهت دارند.
مثلا فردی که Z (زد) بوده است بعد از زندانی شدن X (ایکس) یا Y (ایگرگ) شده و هرگز Z (زد) نیست!
اما بهزاد نبوی حرف جدیدی زده است: مدتی که در زندان بودم ضدانقلاب شدهام! درست عکس اتفاقاتی که تاکنون پیش آمده است.
در مقابل فرمایش ایشان افراد دیگری هم هستند که وقتی از زندان آزاد شدهاند اعلام کردهاند.
الف: مدتی که زندان بودم سیگاری شدهام.
ب: مدتی که زندان بودم کفبینی و فالگیری و احضار روح و کارهای مشابه را یاد گرفتهام.
ج: مدتی که زندان بودم یاد گرفتهام کسی سرم کلاه نگذارد.
د: مدتی که زندان بودم متوجه شدم به قاضی پروندهام باید دروغ بگویم.
هـ: مدتی که در زندان بودم خیلی چیزها یاد گرفتم که گفتن ندارد.
با تجربهای که بهزاد نبوی از زندان دارند در حال حاضر میتوان گفت یکی از چند پیشکسوت تحمل حبس میباشند و سوالاتی چند در ذهن شکل میگیرد.
اول: آیا بعد از چهل سال هنوز در زندان افراد کارکشتهای هستند که اشخاصی مثل بهزاد نبوی را با انجام یوگا ضدانقلاب میکنند؟
دوم: وقتی فردی مثل ایشان در زندان ضد انقلاب میشوند تکلیف دیگران چیست؟
سوم: آیا این حرف بهزاد نبوی دست خیلیها را زیر سنگ نمیبرد؟
چهارم: آیا بدرقه نمودن ایشان تا در خروجی زندان و مانع از ثبت رکورد مدت حضور در زندان با ضدانقلاب شدن جور در میآید؟
پنجم: به هر حال، حقیر فکر می کنم همین روزها از زندان با بهزاد نبوی تماس بگیرند و بگویند ما این همه برات لالایی گفتیم حالا میگی ضدانقلاب شدهام نکند تصمیمداری رکورد کلین شیت سیدمحمد حسینی دروازهبان تیم فوتبال استقلال تهران را در لیگ برتر فوتبال بشکنی؟!